روابط ایران و سوئد در یک نگاه
روابط دوجانبه ایران و سوئد
ایران و سوئد در طول تاریخ در منطقه جغرافیایی خود از اهمیتی برجسته برخوردار بوده و در تحولات منطقه ای خود همواره پیشگام بوده اند. نقش برجسته هر دو کشور در مناطق جغرافیایی خود و عدم هیچگونه سابقه منفی و تنازع تاریخی-جغرافیایی بین مردم ایران و سوئد باعث گردید که درخت روابط بین دو کشور ستبر شده ریشههای این درخت مقاوم در بین قلوب مردم دو کشور ریشه دواند. بنوعی که علائق روابط را تداوم و تحکیم کرده، هر دو در گذر زمان از انگیزه کافی برای برقراری تماس و ارتقاء روابط برخوردار باشند.
تاریخ روابط دوجانبه قبل از انقلاب اسلامی
علیرغم فاصله جغرافیایی قابل توجه، 400 سال مراودات سیاسی-اقتصادی بازرگانی و فرهنگی ایران-سوئد تاریخچه ای غنی از روابط دوکشور را ترسیم میکند. روابط ایران و سوئد به دوران صفوی بازمیگردد؛ زمانی که شاه عباس صفوی در راستای گسترش تعاملات با قدرتهای اروپایی، از جمله سوئد، زمینه ارتباطات سیاسی و تجاری را فراهم ساخت. در قرون هفدهم و هجدهم نیز سفر سفرای سوئدی به ایران و شکلگیری مبادلات فرهنگی و اقتصادی، نشاندهنده علاقه مشترک دو کشور به شناخت متقابل و ایجاد پیوندهای پایدار بود. در دوران معاصر، این روابط به عنوان روابطی دوستانه، مستمر و متکی بر همکاریهای علمی، فناوری و فرهنگی توصیف میشود. جامعه ایرانیان مقیم سوئد که به عنوان جامعهای فرهیخته و اثرگذار شناخته میشود، نقش مهمی در تعمیق این پیوندها ایفا کرده و به عنوان پلی میان دو ملت عمل کرده است. علاوه بر این، دو کشور در دیدارها و مشورتهای سیاسی خود همواره بر گسترش همکاریهای اقتصادی، تجاری و آموزشی تأکید کردهاند. با وجود برخی مسائل منطقهای و بینالمللی که گهگاه بر روابط سایه میاندازد، از جمله چالشهای مرتبط با یمن یا افغانستان در مقاطع گذشته، تهران و استکهلم همواره بر ضرورت حفظ کانالهای ارتباطی، تداوم گفتوگو و مدیریت سازنده اختلافات تأکید داشتهاند. در مجموع، روابط ایران و سوئد ترکیبی از تاریخ کهن، پیوندهای فرهنگی عمیق و تلاشهای مشترک برای همکاریهای مدرن در حوزههای علمی، اقتصادی و فناوری است؛ روابطی که با وجود فراز و نشیبهای مقطعی، همچنان ظرفیتهای قابل توجهی برای تقویت و توسعه در آینده دارد.
اولین معاهده میان دو کشور با عنوان «معاهده تجارت ودوستی» که در سال 1875 میلادی به امضای معاون وقت وزارت خارجه سوئد رسید در زمره اولین موافقتنامههای سوئد با یک کشور شرقی محسوب میشود. دو دهه پس از این معاهده در سال 1896 (1275 شمسی) سفیر ایران در روسیه بعنوان سفیر اکردیته نزد پادشاهی سوئد منصوب شد. متعاقباً در سال 1920 (1298 شمسی) (قریب 100 سال پیش) روابط سیاسی دوکشور با گشایش رسمی سفارت ایران در استکهلم به سطح سفیر مقیم ارتقاء یافت. این روند با سفر سرهنگ یالمارسون سوئدی به ایران با هدف ساماندهی ژاندارمری ایران و امضای قرارداد دوستی میان دو کشور در تاریخ 6 خرداد 1308 شمسی (1929) و عهدنامه اقامت و تجارت در بیستم شهریور همان سال ادامه یافت. اشغال ایران در زمان جنگ دوم جهانی موجب وقفه رسمی در روابط دوکشور نشد و متعاقبا دو کشور در سال 1336 شمسی، سطح سفارتشان در سوئد و ایران را به سفارت کبری ارتقاء دادند. در سال 1347 (1968 میلادی) دو کشور با حذف روادید برای اتباع ایرانی و سوئدی موافقت کردند. پرنس پرنیل فرزند پادشاه سوئد در سال 1349 و پرنس کارل گوستاو ولیعهد وقت و پادشاه کنونی سوئد در سال 1971( سال 1350شمسی) به ایران سفر نمودند. سفر جناب آقای گوستاو شانزدهم پادشاه کنونی و ولیعهد وقت سوئد به ایران گامی در استحکام روابط در آن دوره بود. در همین سالهای پیش از انقلاب، وزیر خارجه وقت سوئد با سفر به تهران در سال 1353 شمسی در مورد توسعه مبادلات دو کشور با مقامات ایرانی مبادله نظر نمود.به موازات روابط سیاسی، همکاریهای اقتصادی دوکشور نیز ارتقاء یافت. قرارداد تکمیل راه آهن سراسری ایران با شرکت سوئدی-دانمارکی «کامپاکس» و امضاء قرارداد دیگری برای ساخت و توسعه بندر خرمشهر را میتوان از قراردادهای مهم عمرانی میان دو طرف دانست. شرکت صنعتی AB Motala Verkstad سوئدی نیز در مرداد ماه سال 1315 شمسی ساخت پل فلزی زیبای اهواز را به سرانجام رساند. این پل معلق که هم اکنون قدمتی 80 ساله در ایران دارد، از زیبایی خاصی برخوردار بوده و بر روی روخانه بزرگ کارون ساخته شده، نماد همکاریهای صنعتی بین دو کشور ایران وسوئد میباشد که در مرکز استان خوزستان ایران محل رفت وامد خودروها و پیادههاست. شرکت بلبرینگ سازی SKFکه شهرتی جهانی دارد نیز درسال 1348 شمسی با امضای قراردادی، کارخانه بلبرینگ سازی در ایران تاسیس نمود. شرکت ملی صنایع فولاد ایران و شرکت بین المللی گرانگز سوئد هم در سال 1353 ضمن امضای یادداشت تفاهمی در زمینه اکتشاف مهندسی معدن و طراحی و ساخت کارخانه تغلیظ سنگ اهن و بهره برداری از معدن گل گهر ایران، همکاری خود را اغاز نمودند. در همین سال رئیس شورای صادرات سوئد در سفر به تهران در مورد تشکیل کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی، فنی و علمی میان دو کشور با مقامات ایرانی به توافق رسید. مقامات اقتصادی و همچنین تجار بخش خصوصی دو کشور در دوران قبل از انقلاب اسلامیبا برگزاری سه اجلاس کمیسیون مشترک در توسعه همکاریهای همه جانبه اقتصادی میان دو کشور تلاش وافری صورت دادند. متعاقباً درخرداد 1353 شمسی موافقتنامه حمل ونقل هوایی بین دو کشور امضا شد. در سال 1354 وزیر صنایع و معادن ایران در جریان سفر به سوئد یادداشت تفاهم بازرگانی- صنعتی بین دو کشور را با وزیر بازرگانی سوئد امضا کرد. در بخش فرهنگی نیز تشکیل کمیته ایران و سوئد، برقراری کرسی زبان فارسی در دانشگاه گوتنبرگ، مبادله بورس تحصیلی میان دو کشور و انتشار فرهنگ واژگان سوئدی به فارسی ازجمله همکاریهای فرهنگی میان دوکشور در دوره پیش از انقلاب اسلامی ایران بوده است.
روابط ایران و سوئد بعد از انقلاب اسلامی
روابط دو کشور بعد از انقلاب اسلامیبه رشد خود ادامه داده گرچه بعضاً افت وخیزهایی را شاهد بوده است. با ظهور و به نتیجه رسیدن انقلاب اسلامی ایران، سوئد در زمره اولین کشورهایی بود که انقلاب اسلامی ایران را به رسمیت شناخت. شروع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، اولاف پالمه نخست وزیر بسیار برجسته و صلح خواه سوئدی را تشویق نمود تا بعنوان نماینده ویژه دبیرکل وقت سازمان ملل متحد به تهران سفر نموده و تلاش نماید جنگ خونین بین دو کشور ایران و عراق را متوقف نموده و صلح بین دو کشور برقرار کند. پس از آن فراخوان سفرای دو کشور بخاطر موضوع سلمان رشدی موجب شد وقفه ای محدود در روابط ایجاد شود. اما با سپری شدن این دوران و در پی دیدار وزرای خارجه دو کشور در حاشیه اجلاس کنفرانس غیر متعهدها در بلگراد، زمینه سفر پیرشوری قائم مقام وزیر خارجه سوئد به تهران در سال 1368 شمسی فراهم گردید و روابط بار دیگر اوج گرفت. در همین راستا بود که یکسال بعد (1369 شمسی) دکتر علی اکبر ولایتی وزیر خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران به سوئد سفر نمود. حادثه حمله منافقین به محل سفارت جمهوری اسلامی ایران در استکهلم در فروردین ماه سال 1371 از رویدادهای ناگوار در روابط دو جانبه بود. اما طرف سوئدی بلافاصله وارد میدان شده و با اخراج عناصر اصلی این اقدام و جبران همه خسارات وارده، ضمن نشان دادن تعهد عملی اش به تعهدات بین المللی خود در چارچوب حقوق بین الملل، اراده راسخ خود را نسبت به توسعه وتحکیم روابط استکهلم با تهران نشان داد. بنابراین روابط تا بدانجا اوج گرفت که وزارتخارجههای دو کشور موافقت کردند که نسبت به دادن روادید مکرر به اتباع خود اقدام نمایند.دولت سوئد در دهه هفتاد شمسی به اتحادیه اروپایی ملحق شد و طبعاً روابطش با ایران نیز در آن چارچوب ادامه یافت اما حتی در چارچوب اتحادیه اروپا نیز روابط دو کشور رشد داشت. از جمله اینکه سوئد در دوران ریاستش بر اتحادیه اروپا در نیمه اول سال 2001 میلادی با برگزاری ششمین دور مذاکرات فراگیر میان جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپایی، اهتمام خود به گسترش روابط در سطح اروپایی را مورد تاکید قرار داد. استمرار این روند باعث دیدارها و سفرهای متعددی بین دو کشور گردیدد که از جمله سفر هانس دالگرن قائم مقام وقت وزارتخارجه سوئد و همچنین چند دور سفر اقای اوربان آهلین رئیس وقت کمیسیون سیاست خارجی پارلمان سوئد به تهران و مآلا آقای منوچهر متکی وزیر خارجه اسبق ایران به سوئد در سال 1386 شمسی را میتوان نام برد. سفر آقای منوچهر متکی در پاسخ به سفر خانم آنا لینده وزیر خارجه فقید سوئد صورت گرفت. متعاقبا آقای محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه وقت کشورمان در سال 1395 به استکهلم سفر نمود و پس از آن آقای استفان لوفن نخست وزیر وقت سوئد در بهمن ماه 1395 به کشورمان سفر کرد. در حال حاضر کمیته مشورتهای سیاسی به ریاست معاونین وزرای خارجه و همچنین کمیسیون مشترک اقتصادی میان دو کشور فعال است.
روابط اقتصادی بعد از انقلاب اسلامی رونق خوبی پیدا کرد و تا بدانجا ارتقاء یافت که پیش از تحریمهای ناعادلانه چند سال اخیر علیه جمهوری اسلامی ایران (منتهی به 2015)، تهران جایگاهی کاملا ویژه در بین شرکای اقتصادی سوئد در منطقه خاورمیانه یافت. در این دوران کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور در سطح دولتی برگزار شده و همواره نقش موثر و تشویق کننده ای برای توسعه مبادلات تجاری اقتصادی دو کشور در بخش های دولتی و خصوصی داشته است. این همکاریهای اقتصادی در دوران بعد از انقلاب اسلامیباعث تنوع بخشیدن به روابط شده بطوریکه بخش های متنوع و متعدد صنعتی، محیط زیست، انرژی تا محیط زیست و ارتباطات تلفنی را تحت پوشش قرار داده است. برگزاری اجلاسهای کمیسیون مشترک بستر لازم را برای اشنایی شرکتهای طرفین و امضاء قراردادهایی در زمینه سرمایه گذاری در معادن ایران، ساخت مشترک سکوی حفاری در دریای خزر، مونتاژ کامیونهای جدید ولوو در ایران، مونتاژ و سپس ساخت اتوبوس های اسکانیا، ساخت مشترک توربو کمپرسو، مشارکت شرکت اریکسون سوئد در گسترش شبکه تلفن همراه ایران ... فراهم نمود.
امضای موافقتنامه تشویق و حمایت متقابل از سرمایه گذاری در سال 2007 گام مهمیبود که گرایش طرفین را برای توسعه سرمایه گذاری نشان داد. اما همه این اقدامات با شروع تحریمهای سازمان ملل و نیز تحریم های یکجانبه اتحادیه اروپا در سال 2012 رو به کاهش نهاد به نوعی که روابط اقتصادی دو کشور که در چند سال قبل از 10.5 میلیارد کرون فراتر رفته و تراز معقولی بر روابط حاکم بود را بشدت کاهش داده، تراز ان را نیز نابسامان کرد.
با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1392 و انتخاب اقای دکتر روحانی، سوئد از انتخابات ایران به گرمی استقبال کرد. جناب اقای گوستاو شانزدهم پادشاه سوئد پیام تبریکی را برای اقای دکتر روحانی ارسال نمود و طی این مدت، روابط، گرمیبیشتری یافت. آقای کارل بیلت وزیر خارجه سابق سوئد دومین وزیر خارجه اروپایی بود که در بهمن 1393 به ایران رفت و با اقای دکتر ظریف دیدار نمود.
از همان ابتدای شروع مذاکرات هسته ای، سوئد از حامیان جدی این مذاکرات بوده و همواره از به نتیجه رسیدن این مذاکرات حمایت کرده و همزمان از برخی کارشکنیها نیز انتقاد نموده است. با امضای موافقتنامه جامع هسته ای بین ایران و کشورهای 1+5 در ابتدای سال 2016، تبادل هیات های سیاسی و اقتصادی بین دو کشور سرعت گرفت. دیدار آقای میکائیل دامبرگ وزیر شرکتها و نوآوری در راس یک هیات تجاری 40 نفره در آذرماه 1394 از ایران، دیدار آقای ابراهیم بایلان وزیر انرژی در اردیبهشت 1395 از ایران، دیدار آقای دکتر ظریف وزیر امور خارجه ایران از سوئد در خرداد 1395 در راس یک هیات بزرگ تجاری 70 نفره، سفر آقای نوربخش معاون وزارت تعاون، کار رفاه اجتماعی و رئیس سازمان تامین اجتماعی ایران و نیز آقای واعظی وزیر ارتباطات و فنآوری به استکهلم در شهریور 1395 از مهمترین دیدارهای رسمی دو کشور در یکساله اخیر بوده است. آقای استفان لوون نخست وزیر سوئد بنا به دعوت رسمی آقای روحانی رئیس جمهور کشورمان در راس یک هیات 70 نفره متشکل از مقامات و مسئولین دولتی و نمایندگان 40 شرکت سوئدی در تاریخ 23 و 24 بهمن 1395 (11 و 12 فوریه 2017) از ایران دیدار نمود. وی در این سفر علاوه بر آقای روحانی با آیت ا... خامنه ای رهبر معظم انقلاب، آقای لاریجانی رئیس مجلس وخانم مولاوردی معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده ملاقات و گفتگو کرد. وی همچنین در این سفر دفتر نمایندگی شورای تجارت سوئد (بیزینس سوئدن) در ایران را افتتاح و در نشستی با نخبگان زن ایرانی حضور یافت و از کارخانه ماموت در قزوین که کامیونهای اسکانیا را مونتاژ میکند بازدید نمود.
مشارکت خیل عظیم ایرانیان در اقتصاد و سیاست سوئد در کنار روابط دولتی در ابعاد سیاسی اقتصادی، با افتخار باید گفت کشش نزدیکی بین دو ملت ایران و سوئد بحدی خوب بوده که بیش از یکصد هزار نفر از اتباع ایرانی رحل اقامت در سوئد گزیده و با مهاجرت به این کشور از ساکنان خوب، آرام و مسالمت جوی این کشور شده اند. حضور این جمعیت عظیم که هم اکنون بیش از یک درصد جمعیت سوئد را تشکیل میدهند، بخوبی نشانگر علائق فرهنگی مناسب و شکوهمند بین دو ملت میباشد بنوعی که میتوان گفت هم اکنون در هیچ وزارتخانه و سازمانی از سوئد نیست که نتوان افرادی را با ریشه ایرانی یافت. بدیهی است که این امر به آشنایی متقابل فرهنگ های طرفین نیز کمک نموده است. هم اکنون این مهاجران تحصیلکرده و باافتخار، تا بالاترین مدارج دولت و پارلمان سوئد، وزارتخانههای اقتصادی و شرکتهای مهم سوئدی نیز حضور دارند.
جامعه ایرانی مقیم سوئد از بهترین جوامع و اقلیتهایی هستند که در این کشور ساکن میباشند. این اقلیت وسیع، با صلح و صفا در کنار میزبانان گرامی خود زندگی کرده و هم اکنون در سطوح مختلف سیاسی اقتصادی سوئد حضور سازنده و چشمگیر دارند.
در سالهای اخیر، سفرهای رسمی میان جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی سوئد نقش مهمی در حفظ کانالهای دیپلماتیک، مدیریت اختلافات و ایجاد زمینههای همکاری ایفا کرده است. اگرچه روابط دو کشور در مقاطعی با چالشهایی روبهرو بوده، اما تداوم رفتوآمد مقامات ارشد نشان میدهد که تهران و استکهلم همواره تلاش کردهاند گفتوگو را بهعنوان محور اصلی رابطه حفظ کنند.
در همین راستا نخستین موج جدی تماسهای سطح بالا پس از یک دوره طولانی کمتحرکی در روابط، با سفر مارگوت والستروم وزیر امور خارجه سوئد به تهران در سال ۲۰۱۵ آغاز شد. این سفر، نخستین حضور وزیر خارجه سوئد در ایران پس از بیش از ده سال بود و پیام روشنی داشت: سوئد مایل است کانال گفتوگو با ایران را بازسازی کند. والستروم در این سفر با وزیر خارجه ایران دیدار کرد و موضوعات دوجانبه، مسائل کنسولی، حقوق بشر، و همچنین آینده همکاری ایران و اتحادیه اروپا را در دستور کار قرار داد. این سفر بهنوعی نقطهعطفی بود که بلافاصله پس از آن موجی از رفتوآمدهای دیپلماتیک و اقتصادی میان دو کشور شکل گرفت.
با اجرای برجام و گشایش فضای سیاسی، روابط دو کشور وارد مرحلهای فعالتر شد. در سال ۲۰۱۷، دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در چارچوب تور منطقهای خود به شمال اروپا، به استکهلم سفر کرد. ظریف در ملاقات با وزیر خارجه سوئد، رئیس پارلمان و سایر مقامات ارشد، بر ضرورت گسترش روابط دوجانبه، تقویت همکاریهای اقتصادی و گفتوگو درباره مسائل منطقهای تأکید کرد. این سفر، بهویژه از نظر اقتصادی اهمیت زیادی داشت؛ چراکه زمینهساز نشستهای گستردهای میان بخش خصوصی دو کشور شد و شرکتهای بزرگ سوئدی از جمله ولوو، اریکسون، اسکانیا و آسترازنکا علاقه خود را برای مشارکت مجدد در بازار ایران اعلام کردند.
پس از این سفر، تعداد قابلتوجهی از هیأتهای اقتصادی سوئد از ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ به ایران آمدند. این هیأتها عمدتاً در حوزههای خودرو، انرژی، صنایع دارویی، مخابرات، تکنولوژیهای صنعتی و زیرساختهای شهری فعالیت داشتند و هدف آنها ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری مشترک بود. در مقابل، هیأتهای اقتصادی و دانشگاهی ایران نیز در فاصله ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۳ چندین بار به استکهلم و گوتنبرگ سفر کردند و در نشستهای اقتصادی و فرومهای تجاری شرکت نمودند. این رفتوآمدهای متقابل در فضای پسابرجام، عملاً فعالترین دوره تعاملات اقتصادی دو کشور در دهههای اخیر را ایجاد کرد.
در حوزه دیپلماتیک، آنا لینده وزیر امور خارجه سوئد در سال ۲۰۲۱ به تهران سفر کرد. این دیدار در شرایطی انجام شد که روابط دو کشور تحت تأثیر مسائل کنسولی و برخی پروندههای حساس قرار داشت. با وجود فضای پیچیده، گفتوگوهای لینده با مقامات ایرانی بر چشمانداز آینده همکاریها در چارچوب اروپا متمرکز بود. همزمان، سفرهای دورهای سفیران دو کشور نیز نقش مهمی در پایداری رابطه داشته است. سفیر سوئد در تهران بهصورت مستمر با وزارت امور خارجه و نهادهای اقتصادی ایران دیدار میکند و پیگیر موضوعات کنسولی و همکاریهای صنعتی است. در مقابل، سفیران ایران در سوئد که اغلب به صورت فعال با نهادهای محلی و اتاقهای بازرگانی همکاری میکنند در طول سال جلسات متعددی با وزارت خارجه سوئد، موسسههای علمی و پژوهشی و سایر نهادها برگزار کردهاند. این سطح از رفتوآمد، هرچند کمتر رسانهای میشود، اما بخش مهمی از مدیریت روابط را تشکیل میدهد.
وزرای خارجه دو کشور در حاشیه نشستهای سازمان ملل در نیویورک دیدار میکنند. آخرین مورد، دیدار سید عباس عراقچی و ماریا مالمر استنرگارد در سال ۲۰۲۵ بود. این گفتوگوها بر بررسی وضعیت روابط، مسائل منطقهای و تلاش برای حفظ بنیانهای دیپلماتیک متمرکز بوده است.
در کنار سفرهای سیاسی، سفرهای فرهنگی و علمی نیز بهتدریج شکل گرفته است. هیأتهای دانشگاهی ایران طی چند سال اخیر برای توسعه آموزش زبان فارسی و همکاریهای علمیبا دانشگاههای سوئد سفر کردهاند. همچنین گروههایی از پژوهشگران و فعالان حوزه فرهنگ سوئدی به ایران آمدهاند تا درباره فرهنگ ایرانی، میراث تاریخی و فرصتهای همکاری هنری گفتوگو کنند. این سفرها، اگرچه کمتر مورد توجه رسانهای قرار میگیرند، اما نقش مهمی در حفظ پیوندهای مردممحور میان دو کشور دارند.
روابط دوجانبه ایران ولتونی:
سابقه روابط دو کشور ایران و لتونی به دهه 1920 برمیگردد. با استقلال لتونی در سال 1920، ایران نیز در 10/2/1921 استقلال لتونی را به رسمیت شناخت و چند سال بعد یعنی در 15 ژانویه 1929، لتونی و ایران معاهده دوستی امضا کردند که به معنای باز شدن روابط دیپلماتیک بین دو کشور بود. اما در آگوست سال 1939 با امضای معاهده عدم تعرض موسوم به روبین تروپ- مولوتوف بین روسیه شوروی و آلمان نازی، لتونی از جمله کشورهایی بود که استقلال خود را از دست داد و بنابراین روابط مستقل ایران با لتونی متوقف گردید. ایران از جمله کشورهایی بود که هرگز الحاق لتونی به اتحاد جماهیر شوروی را به رسمیت نشناخته بود. فروریختن جنگ سرد زمینه اوج گیری استقلالطلبی در لتونی را فراهم نمود و این کشور در سال 1991 استقلال خود را اعلام نمود و جمهوری اسلامی ایران نیز بلافاصله در همان سال 1991 (1370 شمسی) استقلال مجدد این کشور را به رسمیت شناخت و با سفر مدیر کل وقت اروپای شرقی وزارت امور خارجه به لتونی در سال 1371 شمسی، روابط رسمی دو کشور مجدداً آغاز گردید. سفیر ایران در سوئد به عنوان سفیر اکردیته در لتونی تعیین شد و لتونی نیز در سال 1392 شمسی سفیر خود در ترکیه را به عنوان سفیر آکردیته در جمهوری اسلامی ایران معرفی و تعیین نمود.
روابط سیاسی-اقتصادی:
علیرغم آنکه هیچیک از دو کشور ایران و لتونی دارای سفارت مقیم در کشور مقابل نیستند و روابط دو کشور توسط سفرای اکردیته پوشش داده میشوند، روابط دوجانبه رشد و روند خوبی را طی کرده است. در بخش سیاسی اقتصادی رفت و آمدهای دو کشور گسترش یافته و مراودات پارلمانی بین ایران و لتونی در حد قابل قبولی بوده است. دیدارهای سیاسی مقامات مختلف همچون وزیر خارجه و دیگر مقامات محقق شده است. طی این سالها بخش عمدهای از صادرات لتونی به ایران شامل گندم بوده است.
در سال 2016، جناب آقای دکتر ظریف وزیر امور خارجه وقت کشورمان به همراه یک هیئت بلندپایه اقتصادی به جمهوری لتونی سفر کرد. وزرات امور خارجه لتونی سفر آقای ظریف را یک ریویداد بیسابقه در روابط دوجانبه میان دو کشور توصیف نمود. در جریان این سفر آقای ظریف به لتونی، همایش تجاری بزرگی با حضور وزرای خارجه دو کشور افتتاح و برگزار شد. برگزار کننده طرف لتونیایی، آژانس سرمایهگذاری و توسعه آن کشور بود.
جناب آقای فغانی در سال 1403 بهعنوان سفیر جدید کشورمان در سوئد منصوب شد. متعاقباً، ایشان به همراه آقای احمدی رایزن نمایندگی در 9 اسفند 1403 به جمهوری لتونی سفر کردند. جناب آقای فغانی در 13 اسفند 1403، استوارنامه خود را به رئیسجمهور لتونی تقدیم کرد. ایشان همچنین در جریان سفر خود به لتونی با مدیران ارشد وزارت امور خارجه این کشور دیدار و گفتگو نمود. در جریان این دیدارها، پیشنهاد برگزاری دور جدید مشورتهای سیاسی میان دو کشور از جانب سفیر کشورمان ارائه گردید که با استقبال طرفهای لتونیایی مواجه شد.
تعمیق روابط سیاسی و اقتصادی از ۲۰۱۰ به بعد
سفر وزیر خارجه لتونی به تهران
نقطهی عطف مهم در تماسهای سطح بالا، سفر «ادگارس رینکویچس»، وزیر امور خارجه وقت لتونی، به همراه یک هیأت اقتصادی به تهران بود که در ۲۲ تا ۲۴ آوریل ۲۰۱۴ انجام شد. براساس گزارشهای وزارت خارجه لتونی و خبرگزاریهای ایرانی، این سفر با همراهی هیأتی از فعالان اقتصادی لتونی در حوزههای مختلف انجام گرفت و هدف آن شناسایی ظرفیتهای جدید همکاری بهویژه در آستانهی تحولات مربوط به برنامهی هستهای ایران و آیندهی رژیم تحریمها بود
این سفر، نخستین سفر رسمی در سطح وزیر خارجه لتونی به ایران پس از تجدید استقلال این کشور محسوب میشود و عملاً زمینه را برای گامهای بعدی فراهم کرد.
۵.۲. سفر تاریخی دکتر محمدجواد ظریف به ریگا (۲۰۱۶)
در ۲ ژوئن ۲۰۱۶، دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت ایران، برای اولین بار در تاریخ روابط دو کشور بهصورت رسمی از لتونی دیدار کرد. مطابق گزارش خبرگزاری ایرنا و سایت وزارت خارجه لتونی، این سفر «اولین سفر وزیر خارجه ایران به لتونی در کل تاریخ روابط دیپلماتیک» توصیف شده است
در جریان این سفر دکتر ظریف با رئیسجمهور وقت لتونی، «رایموندس ویونیس»، دیدار کرد. رئیسجمهور لتونی در این دیدار بر اهمیت این سفر بهعنوان نشانهی آغاز مرحلهای جدید در گفتوگوهای سیاسی دو کشور تأکید کرد. دیدارهایی با رئیس پارلمان (سایما)، «اینارا مورنیتسه»، و وزیر خارجه لتونی نیز صورت گرفت
همچنین، یادداشت تفاهم دربارهی مشورتهای سیاسی بین وزارتخانههای امور خارجه دو کشور» در جریان این سفر امضا شد؛ سندی که سازوکار گفتوگوهای منظم سیاسی در سطح مدیران و وزرا را پیشبینی میکند..همزمان، «فروم تجاری ایران–لتونی» با حضور بیش از ۶۰ مدیر ارشد از شرکتهای ایرانی در حوزههای متنوع از جمله صنایع چوب، فلزکاری، پالایش نفت، مهندسی مکانیک، حملونقل و لجستیک، پلاستیک، معدن، بانکداری، سلامت، غذا، کشاورزی و فناوری اطلاعات برگزار شد.
رئیسجمهور لتونی در بیانیهی رسمی خود تأکید کرد که لغو تدریجی تحریمها علیه ایران فرصتی مناسب برای گسترش روابط اقتصادی ایجاد کرده و حضور هیأت تجاری گسترده ایران، نشانهی علاقهی متقابل برای توسعهی همکاریهای اقتصادی است. وی همچنین تصریح نمود که دو کشور باید هر چه سریعتر مذاکرات دربارهی «موافقتنامهی حملونقل هوایی» و نیز «کنوانسیون اجتناب از اخذ مالیات مضاعف» را نهایی و امضا کنند؛ کنوانسیونهایی که در آن مقطع هنوز در مرحلهی مذاکره قرار داشتند.
سفر معاون وزیر خارجه لتونی به تهران (۲۰۱۷)
در ادامهی این روند، در آوریل ۲۰۱۷ «آندریس پیلدوگوویچس»، معاون وزیر امور خارجه لتونی، به تهران سفر کرد و با دکتر ظریف دیدار داشت. در این دیدار، دو طرف بر تمایل خود برای گسترش همکاریها در حوزههای اقتصادی، بانکی، حملونقل و فرهنگی تأکید کردند. منابع رسمی این دیدار را ادامهی منطقی تفاهمات سفر ۲۰۱۶ ظریف به ریگا توصیف کردهاند.
همکاریهای فرهنگی و دانشگاهی
در حوزهی فرهنگی، یکی از مصادیق قابلذکر، سفر هیأت فرهنگی «شهر کتاب» ایران به لتونی و امضای تفاهمنامههایی میان ناشران و نهادهای فرهنگی ایرانی و لتونی برای ترجمه و تبادل کتاب و نیز گسترش مطالعات ایرانشناسی و بالتیک در دو کشور است..
در سطح دانشگاهی، در سالهای بعد موضوعات همکاری علمی و آموزشی، از جمله آموزش زبان فارسی در دانشگاههای لتونی و تبادل استاد و دانشجو، هم در بیانیههای رسمی سفرها و هم در دیدارهای سفرا مطرح شده است؛ بهویژه در دیدار سفیر ایران با رئیسجمهور لتونی در سال ۲۰۲۱ که در آن، «گسترش آموزش زبان فارسی در دانشگاه ریگا» بهعنوان یکی از محورهای همکاری مطرح شد.
موافقت نامهها و توافقهای دوجانبه
موافقتنامه حملونقل بینالمللی مسافران و کالا از طریق جاده
نخستین موافقتنامه بزرگ و مدرن پس از استقلال مجدد لتونی، در سال ۲۰۰0 میان دو دولت امضا شد. این موافقتنامه با هدف ایجاد چارچوبی روشن برای حملونقل جادهای دوجانبه و ترانزیتی تنظیم شده و از لحاظ حقوقی، یکی از مهمترین اسناد همکاری اقتصادی میان ایران و لتونی است.
این موافقتنامه شامل مواردی چون تعیین شرایط استفاده از وسایل نقلیه، مجوزهای حملونقل، تعاریف مربوط به شرکتهای حملونقل، مقررات ایمنی، عبور ترانزیتی، مسئولیتها، و روشهای حل اختلاف است. اهمیت این سند در این است که ایران را بهصورت حقوقی به یکی از مسیرهای بالقوه ترانزیت در منطقه بالتیک متصل میکند و در مقابل، برای لتونی نیز امکان دسترسی قانونمند به شبکه حملونقل کشورهای حوزه ایران و آسیا را فراهم میآورد.
هرچند حجم واقعی حملونقل مستقیم میان دو کشور محدود بوده، اما وجود چنین سندی ثابت میکند که از همان ابتدای دهه ۲۰۰۰، طرفین در پی توسعه زیرساختهای حقوقی لازم برای همکاری ترابری و اقتصادی بودهاند.
یادداشت تفاهم درباره مشورتهای سیاسی بین وزارتخانههای امور خارجه
یکی از مهمترین اسناد دوره جدید روابط، یادداشت تفاهم مربوط به «مشورتهای سیاسی» است که در جریان سفر وزیر امور خارجه ایران به ریگا در سال ۲۰۱۶ به امضا رسید. این یادداشت تفاهم، نقطهعطفی در روابط سیاسی دو کشور محسوب میشود؛ زیرا ساختاری رسمیبرای گفتوگوهای منظم، مستمر و نهادمند در سطح وزیران، معاونان و مدیران سیاسی ایجاد کرد.
بر اساس این تفاهمنامه، دو کشور توافق کردند جلسات مشورتی در حوزههای کنسولی، اقتصادی، منطقهای و بینالمللی را بهصورت دورهای برگزار کنند. این سازوکار، اهمیت زیادی دارد؛ زیرا در روابط کشورهایی که حجم تعاملاتشان متوسط یا محدود است، داشتن یک کانال مکانیسممند برای تبادل نظر و مدیریت اختلافات، نقشی کلیدی در پایداری روابط ایفا میکند.
این یادداشت تفاهم همچنین به هر دو طرف اجازه میدهد موقعیت خود را درباره موضوعات جهانی – از جمله مسائل خاورمیانه، امنیت اروپا، و روابط ایران با اتحادیه اروپا – در سطح دیپلماتیک با یکدیگر تطبیق دهند و از آن برای حفظ تماسهای پایدار بهره ببرند.
تفاهمنامههای فرهنگی و ادبی
بخش فرهنگی یکی از روندهای رو به رشد در همکاریهای ایران و لتونی است. از اواخر دهه ۲۰۱۰، چندین تفاهمنامه میان مؤسسات فرهنگی، دانشگاهها و ناشران دو کشور امضا شد. این توافقها شامل همکاری در حوزههای ترجمه و نشر کتاب، تبادل استاد و دانشجو، گسترش مطالعات ایرانشناسی و بالتیک، و تقویت آموزش زبان فارسی در دانشگاههای لتونی است.
این تفاهمنامهها بهویژه از آن جهت اهمیت دارند که برخلاف روابط اقتصادی، همکاریهای فرهنگی معمولاً کمتر از تحولات ژئوپلیتیک و تحریمها تأثیر میپذیرد و به همین دلیل میتواند نقش «پل پایدار» میان دو ملت را ایفا کند.
از جمله نتایج این همکاریها میتوان به توسعه برنامههای فرهنگی مشترک، توجه دانشگاه ریگا به زبان فارسی، و طرحهای مشترک نشر میان ناشران ایرانی و لتونی اشاره کرد.